اخبار 9 صبح چهارشنبه 3 دی 93

برف و سرما در ایران

تحلیل رفتار روسیه در جنگ آمریکا و اسرائیل علیه ایران 

روسیه طی دو دهه گذشته تلاش کرده است جایگاه خود را به‌عنوان بازیگری تأثیرگذار در خاورمیانه بازسازی کند. نزدیکی با ایران، مشارکت در جنگ سوریه، حمایت از محور مقاومت و مخالفت با هژمونی آمریکا، مؤلفه‌های اصلی سیاست منطقه‌ای کرملین بوده‌ است. بااین‌حال، حمله آمریکا به ایران با واکنشی سرد، محتاطانه و مبهم از سوی روسیه مواجه شد؛ موضوعی که ناظران بین‌المللی آن را نشانه‌ای از تعارض منافع پنهان میان تهران و مسکو ارزیابی کردند.
کد خبر: ۱۵۱۱۳۹۷
نویسنده دکتر داوود منظور | رئیس سابق سازمان برنامه‌وبودجه
وزارت خارجه روسیه در بیانیه‌ای که کمتر از ۲۴ساعت پس از حمله منتشر شد، نگرانی عمیق خود را از نقض حاکمیت ایران ابراز کرد، اما آن را  تهدیدی علیه منافع روسیه ندانست. این رفتار نشان می‌دهد که روسیه حاضر به ورود مستقیم در منازعات، حتی علیه شرکای راهبردی خود نیست. جایگاه روسیه در بحران اخیر ایران نه روشن و شفاف، بلکه پیچیده و دوگانه است. از یک‌سو روسیه ایران را به‌‌عنوان متحد ژئوپلیتیکی علیه نظم لیبرال‌ غربی ارزیابی میکند و از سوی دیگر، از تداوم تنش در خاورمیانه برای منافع اقتصادی، ژئوپلیتیکی و انحراف تمرکز غرب از جنگ اوکراین سود می‌برد. نخست این‌که بی‌ثباتی در منطقه خاورمیانه، به‌ویژه حمله به تأسیسات انرژی هسته‌ای ایران، به‌صورت غیرمستقیم به افزایش قیمت جهانی نفت و گاز منجر شود. این امر به نفع روسیه است که به‌واسطه تحریم‌های غرب، نیازمند تقویت درآمدهای ارزی از محل صادرات انرژی است. داده‌های آژانس بین‌المللی انرژی نشان می‌دهد بلافاصله پس ازحمله به ایران، بهای نفت بیش از۶ درصد افزایش یافت، که به معنای درآمد چندمیلیارد دلاری بیشتر برای روسیه در کوتاه‌مدت است. دوم این‌که تضعیف زیرساخت‌های صادراتی ایران، رقابت تهران با مسکو در بازارهای انرژی شرق آسیا و اروپای شرقی را کاهش می‌دهد. اگر ایران به‌واسطه حملات نظامی یا تحریم‌های ثانویه، نقش مؤثری در بازار انرژی ایفا نکند، بخشی از سهم صادرات گاز و نفت آن می‌تواند در میان‌مدت به نفع روسیه مصادره شود. چین، که از مهم‌ترین مشتریان انرژی ایران است، در صورت ناپایداری تأمین از سوی ایران، به افزایش واردات از روسیه روی خواهد آورد. همچنین مشتریان آسیایی و اروپایی که به‌دنبال تنوع‌بخشی به تأمین انرژی خود از ایران بودند، ممکن است ناگزیر به ماندن در وابستگی نسبی به منابع روسی شوند. سوم این‌که وقفه در روند احیای روابط ایران با غرب، که می‌تواند به بازگشت شرکت‌های اروپایی و آسیایی به بازار ایران منجر شود، برای مسکو مطلوب است. این امر باعث می‌شود ایران در مدار وابستگی فنی ــ نظامی به روسیه قرار گیرد. روس‌ها از وابستگی استراتژیک ایران به خود در زمینه‌های تسلیحاتی، هسته‌ای و فناوری‌های پیشرفته سود می‌برند. درصورتی‌که ایران بیش از پیش تحت فشار غرب قرار گیرد، چاره‌ای جز اتکا به روسیه نخواهد داشت؛ امری که قدرت چانه‌زنی مسکو در مناسبات دوجانبه را افزایش می‌دهد.
نکته دیگری که در تحلیل رفتار روسیه باید در نظر گرفت رقابت پنهان این کشور با ایران در نفوذ منطقه‌ای است. گرچه ایران و روسیه در ظاهر متحد یکدیگر هستند، اما در سوریه، عراق، و قفقاز جنوبی، میان آنها رقابت‌های ژئوپلیتیکی جریان دارد. از این منظر، به نظر می‌رسد روسیه تمایل چندانی ندارد ایران به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای مستقل و تصمیم‌ساز ظاهر شود. بی‌ثبات‌سازی ایران از سوی آمریکا، از منظر کرملین می‌تواند به کاهش نفوذ منطقه‌ای تهران و افزایش اتکای راهبردی آن به مسکو منجر شود. حمله به ایران باعث شد تمرکز تهران از میدان‌های عملیات سوریه کاهش یافته و موضع روسیه در مدیریت توافقات با ترکیه و رژیم صهیونی تقویت شود. مسکو همواره تلاش کرده میانجی حاکم بین بازیگران منطقه‌ای باقی بماند، نقشی که با قدرت‌یابی بیش ‌از حد ایران ممکن است تضعیف شود.معالوصف، حمله آمریکا و رژیم صهیونی به ایران میتواند مخاطرات بلندمدت برای روسیه به همراه داشته باشد و موقعیت روسیه راتضعیف کند. نخست آن‌که در صورت گسترش تنش‌ها و تبدیل درگیری به جنگ منطقه‌ای، مسیرهای انرژی روسیه ازدریای خزرتا مدیترانه آسیب‌پذیر خواهند شد. ثانیا، افکارعمومی در جهان اسلام، که به روسیه به‌عنوان شریک راهبردی ایران می‌نگرند، ممکن است در صورت سکوت مسکو، به آن بی‌اعتماد شوند. بعلاوه، تضعیف بیش ‌از حد ایران می‌تواند موجب افزایش نفوذ چین در ساختارهای امنیتی و اقتصادی منطقه شود؛ روندی که با بلندپروازی‌های روسیه در نظم اوراسیایی در تضاد است.همچنین، درصورتی‌که درگیری ایران و آمریکا به جنگ گسترده منجر شود، ممکن است پروژه‌های روسیه در ایران ازجمله نیروگاه بوشهر، قراردادهای تسلیحاتی، یا برنامه همکاری اوراسیایی در خطر قرار گیرد. از این رو، روسیه خواهان فروپاشی یا درگیری تمام‌عیار ایران نیست و ترجیح می‌دهد سطح بحران کنترل‌شده باقی بماند و به همین جهت ناچار به مدیریت ظریف میان بی‌ثبات‌سازی ایران و حفظ هم‌پیمانی حداقلی با آن خواهد بود. تحلیلگران معتقدند کرملین همواره طبق رویه بلندمدت خود، از تعهد بیش از حد به یک شریک اجتناب میکند تا بتواند نفوذ خود در منطقه را بدون دردسر حفظ کند. 
 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰